برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 21
الان که دارم مینویسم، روی زمین نشستم به مبل تکیه دادم پاهامو دراز کردم و لپتاپ رو پامه... لپتاپی که دیگه تقریبا فقط واسه آپ کردن شارژ و روشنش میکنم... دیشب روشنش کردم که آپ کنم و قبلش شروع کردم به خوندن پستهای قبلیم... درواقع از اسفند 98 تا آخرین پستم رو خوندم و سیر تغییر نوشته ها و حال و هوام برام جالب بود... وسطای خوندن این پستها تصمیم گرفتم یه سر برم خونه مامان اینا و بعد دوباره یهو تصمیم گرفتم شب اونجا بمونم... دنیای من...
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 49
یهو احساس نیاز شدیدی به نوشتن پیدا کردم سال 1401 تا اینجاش برام خوب بوده البته از نظر روحی و درونی.... اما یه دو سه روزه که یکم تو خودم رفتم.... از سفر عیدمون با بچه ها بگم اینکه اونقدی که فکر میکردم خوش نگذشت... همسفرا خوب بودن اما مقصدمون اونجوری که فکر میکردم خوب و قشنگ نبود و به نظرم ارزش اونهمه راهو نداشت... اما خب یه خوبیش این بود که سر راه رفتیم شهر سابقم و بعد مدتها رفتم سر خاک عزیز دلم... دنیای من...
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 107
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 142
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 100
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 123
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 99
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 97
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 133
برچسب : نویسنده : zndgi-e-mano بازدید : 123